درج تبلیغات
جهت کسب اطلاعات بیشتر کلیک کنید
هاله فرشته

هاله فرشته

هاله فرشته یا اینجل اورا (Angel Aura)، هاله اوپال یا کوارتز رنگین کمانی، جلوه ای رنگین از کریستال های طبیعی سنگ های قیمتی نظیر کوارتز است، که سطح آنها با یک فلز براق با درخشش رنگین کمانی پوشیده شده است
پدیدآورنده: علی دوستی | مدت: 01:26
قیمت محصول: رایگان
دریافت
تاریخ انتشار: ۱۳۹۹/۱۱/۲۱ ۰۳:۰۰:۴۳
بازدید : 1197
03:59
radio

خاطره معدنی چای آتشی

شرکتهای اکتشافی معمولا هر چند وقت یکبار کارشون تموم میشه و جابجایی دستگاهشون از یک منطقه انجام میشه...
پدیدآورنده: ایمان امیدپور
00:00
radio

گیاه معرف جهانی اکتشاف مس و مولیبدن

ردیابی پتانسیل های معدنی با استفاده از گیاهان و پراکندگی گیاهان معرف جهانی در ایران، شیدا مکوندی، انتشارات سازمان زمین شناسی و اکتشافات معدنی کشور
پدیدآورنده: علی دوستی
01:32
radio

خاطره معدنی تونل زیر پاهاته

ما یه خاطره ای سال 89، 90، در معدن مهدی آباد داشتیم، اون موقع قسمت کالامین معدن مهدی آباد 50، 60 سال پیش، اینا تونل زده بودن خارجی ها اصل مواد رو بردن، بعد با شرکت مبین رفته بودن اونجا جاده زدن تازه میخواستن پله هاشو باز بکنن، اینا زیر کوه همش خالی بوده، تونل زده بودن، بعد منم با بلدوزر تی دی 40 کار میکردم، بلدوزر بزرگ و سنگینی بود، سرپرست کارگاه اومده، گفته اینجا واینسید، اینجا زیرش تونله، ما رفتیم 50 متر جلوتر وایسادیم، بعدش سرپرست عملیات اومد گفته نه تونل این زیر پای شماست، باید بیای عقب وایسی، کار نداری بیا عقب وایسا، ما اومدیم عقب وایسادیم، تو حال خودمون بودیم، یه باره ریزش کرد، تونل ریزش کرده بود، عقب بلدوزر رفته بود پایین، سر بلدوزر مونده بود بالا، بعد اون لحظه بدنم کلا یخ زده بود، اومدم با یه بدبختی ای بلدوزر رو با دستگاه های دیگه کمک کردن کشیدیم بالا، اون روز بدترین روز عمرم در معدن بوده...
پدیدآورنده: سیدحرمت چراغی
05:15
radio

جایگاه بانوان در صنعت نقشه‌برداری (ایران ژئو 2022)

به مناسبت روز زن مصاحبه ای کردیم با جناب آقای دکتر فرخ توکلی در خصوص جایگاه بانوان در صنعت نقشه برداری
پدیدآورنده: معصومه اماموردی
4:31
radio

مختصری درباره قالکاری

مختصری درباره قالکاری (Fire Assay)
پدیدآورنده: علی دوستی
01:40
radio

خاطره معدنی بوی گازوئیل

شغل پدر من تعمیر ماشین آلات راهسازی معدنی بود، که در حال حاضر بازنشسته شده، بچه که بودم همیشه در اوقات فراغت میرفتم تعمیرگاه پدرم کار میکردم بخاطر علاقه زیادی که داشتم به تعمیرگاه و تعمیر ماشین آلات، اون زمان مثل حالا نبود که بچه ها، هرماه یا هر هفته برن خودشون لباس بخرن، برای ما سالی یه بار لباس میخریدن اونم شب عید نوروز، من با یه دست لباس هم میرفتم تعمیرگاه، کار میکردم، هم با همون لباس میرفتم مدرسه، درس میخوندم، همیشه ام بوی گازوئیل و روغن سوخته میدادم، بخاطر این موضوع هیچکس توی مدرسه با من بازی نمیکرد و همه من و مسخره میکردن، ولی من هرگز اعتماد به نفس خودمو از دست ندادم و تصمیم گرفتم با انتخاب شغل تعمیر ماشین آلات معدنی و راهسازی موفقیت رو بدست بیارم و حالا با یه رزومه کاری موفق از خیلی بچه ها که منو مسخره میکردن جلوتر هستم و در حال حاضر یکی از اون بچه ها خودش معدن داره و با هم دوستای صمیمی شدیم.
logo-samandehi