از نظر فنی، بهرهبرداری از هرنوع ظرفیت معدنی امکانپذیر است، اما مهمترین نکته توجیهپذیری اقتصادی و ترمیمپذیری خسارتهای زیستمحیطی ناشی از معدنکاری است. در شروع شاید بهرهبردار توانایی مالی بالایی برای سرمایهگذاری به منظور تامین تجهیزات و ماشینآلات به صورت افراطی و بدون انجام محاسبات مهندسی داشته باشد و شاید با ثروتی که بهتر از علم میداند به تولید شتاب دهد اما معدن را از نظر بازدهی اقتصادی توجیه نمیکند، به طور معمول در معادن، بازدهی پس از 8سال است و در این مدت و پس از آن ممکن است تقاضا برای ماده معدنی بهقدری پایین باشد که منجر به دپوی طولانیمدت ماده معدنی در محدوده معدن شود. نویسنده: علی دوستی
مصاحبه با جناب آقای دکتر صفدر نیازی معاون محترم سازمان امور اراضی کشور در خصوص کاربرد سیستمهای نقشه برداری و جی ای اس در حفاظت از اراضی کشاورزی کشور در نخستین نمایشگاه بین المللی ایران ژئو 2022 در غرفه شرکت سان تجهیز زمین (سانتراژ)
من زنی معدنزادم. روی کپهای زغال دنیا آمدم. بند نافم را با تیشه بریدند. توی خاکهها و نخالهها لولیدم. با پتک و مته و دیلم بازی کردم و با انفجار و دینامیت بزرگ شدم. مردی از تبار معدنکاران جفتم شد. کودکی از جنس معدن زاییدم. سی سال آزگار زغالشویی کردم و زخم معدن تنها پساندازیست که دارم. من زنی معدنزادم. پدرم زیر آواری مدفون شد. مادرم توی غربالش خون بالا آورد. برادرم از روی نقاله پرت شد و شوهرم را سم زغال خانهنشین کرد. یک عمر لقمهلقمه از دهنم زدم و پشیزپشیز پس اندوختم تا شاید یکتا پسرم وقتی بزرگ شد کارهای بشود. اما، حالا یکهفتهایست که او هر کلهی سحر شنکش بهدوش میگیرد و پابهپای همسالان راه دهانهی شیطان را امیدوار میرود و غمگین میآید. این کولهبار فقر تنها میراثیست که به او رسید. من زنی معدنزادم با باروت و دینامیت بزرگ شدم. لهجههای سکوت را میفهمم. رگههای عصیان را میشناسم. خوب میدانم انفجاری در پیش است. بگذار موسمش برسد. وقتی که زمزمهها فریادی شد. خواهی دید که چگونه از گیسهایم صدها فتیله میسازم و ز قلبم چخماق. من زنی معدنزادم. گهوارهام، کوچهام، وطنم معدن بود و بیشک گورم نیز.