درج تبلیغات
جهت کسب اطلاعات بیشتر کلیک کنید
معدن طلای کالگورلی

معدن طلای کالگورلی

با انفجارها و حفاری ماشین های سنگین، پوسته زمین مثل سیب پر از لک شده، به همین دلیل شاید استخراج معادن روباز که تاثیر ناخوشایندی به سطح سیاره زمین گذاشته، چندان تعجب بر انگیز نباشد. چهره زمین پر از ستاره های بزرگ و درخشان است که تلاش پی در پی ما را در غارت منابع طبیعی این سیاره تشدید میکند. ده تا از گودال هایی که بیش از همه به ذره ای توجه زیست محیطی نیاز دارند را انتخاب کردیم. جایی که در آن احیای زمین به زمان احتیاج دارد، این قسمت: ابر گودال کالگورلی ...
پدیدآورنده: علی دوستی | مدت: 03:52
قیمت محصول: 1,000 تومان
برای دریافت لاگین کنید
تاریخ انتشار: ۱۴۰۰/۰۳/۲۵ ۰۵:۳۴:۴۳
بازدید : 5113
03:42
radio

خاطره معدنی شکارچیان کوچک

من تا سال 1400 نزدیک دو سه سال توی شرکت معدنکاران انگوران مشغول بودم و ...
پدیدآورنده: اسماعیل شامی
16:15
radio

گواهینامه دامپتراک

اگه یه نفر بخواد گواهینامه ویژه دامپتراک بگیره، چه پیش‌نیازهای داره؟ و باید به کجا مراجعه کنه؟ برای گرفتن گواهینامه دامپتراک انجام چه آزمایشات پزشکی ای لازمه؟ این شغل محدودیت سنی هم داره؟ شرایط کار یه راننده دامپتراک تو معدن چطوره؟ شیفت‌های کاری، رنج حقوق و مرخصی هاش به چه صورته؟ وقتی مردم متوجه میشن که شخصی راننده دامپتراکه، بیشتر چه سوالاتی ازش میپرسن؟ در معدن هم، تابلوها و چراغهای راهنمایی و رانندگی وجود داره؟ تو کوچه و خیابون و اتوبان و آزادراه ها اگه یه راننده ای تخلف کنه، سریع پلیس میگیرش و جریمه اش میکنه، تو معدن چطور؟ خانومها هم میتونن گواهینامه دامپتراک بگیرن؟! و چرا این کلیشه های جنسیتی تو مشاغل مختلف معدنی تو کشورمون وجود داره؟ سناریو: علی دوستی، اجرا: نسیم محمدپور و محمدرضا فرزادگان با همراهی: سید سعید عزیزی (راننده دامپتراک)، تدوین: راشد دوستی، اسپانسر: شهاب خوشابی، تهیه کننده و کارگردان: علی دوستی
پدیدآورنده: نسیم محمدپور
02:24
radio

خاطرات معدنی بوته خار

رفته بودم برای بازدید از یه معدن تراورتن که...
پدیدآورنده: مریم جبرائیلی
00:00
radio

هدفگذاری تولید 55 میلیون تن فولاد در ایران (ماینکس 2021)

بزودی...
پدیدآورنده: علی دوستی
01:40
radio

خاطره معدنی بوی گازوئیل

شغل پدر من تعمیر ماشین آلات راهسازی معدنی بود، که در حال حاضر بازنشسته شده، بچه که بودم همیشه در اوقات فراغت میرفتم تعمیرگاه پدرم کار میکردم بخاطر علاقه زیادی که داشتم به تعمیرگاه و تعمیر ماشین آلات، اون زمان مثل حالا نبود که بچه ها، هرماه یا هر هفته برن خودشون لباس بخرن، برای ما سالی یه بار لباس میخریدن اونم شب عید نوروز، من با یه دست لباس هم میرفتم تعمیرگاه، کار میکردم، هم با همون لباس میرفتم مدرسه، درس میخوندم، همیشه ام بوی گازوئیل و روغن سوخته میدادم، بخاطر این موضوع هیچکس توی مدرسه با من بازی نمیکرد و همه من و مسخره میکردن، ولی من هرگز اعتماد به نفس خودمو از دست ندادم و تصمیم گرفتم با انتخاب شغل تعمیر ماشین آلات معدنی و راهسازی موفقیت رو بدست بیارم و حالا با یه رزومه کاری موفق از خیلی بچه ها که منو مسخره میکردن جلوتر هستم و در حال حاضر یکی از اون بچه ها خودش معدن داره و با هم دوستای صمیمی شدیم.
02:12
radio

خاطره معدنی روغن سوزی

دستگاه سیم برش به روغن سوزی افتاده، اگه بهش فشار بیاریم، بخوایم باهاش کار کنیم ممکنه موتور بسوزونه...
پدیدآورنده: حسین اکبرزاده
logo-samandehi